سفری هیجان انگیز به شهری باستانی در کوش آداسی ترکیه 1
ترکيه يکي از کشورهاي زيباي جهان است که همهساله خيل بيشمار گردشگران از چهار گوشهي دنيا براي بازديد از مناظر چشمگير و طبيعت زيباي آن به اين سرزمين سفر ميکنند. پس اگر تور کوش آداسي تابستان 96 را رزرو کرده ايد بدانيد ، شهرستان کوشآداسي از کانونهاي مهم گردشگري ترکيه است و برگزاري تورهاي آبي متنوع در بندر کوشآداسي لذت وصفناپذيري را نصيب گردشگران داخلي و خارجي ميکند. NCL شرکتي نروژي است که اقدام به برگزاري تورهاي گردشگري در اقصي نقاط دنيا ميکند. در اين مقاله قصد داريم تا سفر به شهر باستاني افس اين شرکت را از زبان يکي از مسافران نقل کنيم. کشتي تفريحي با اندکي تأخير در بندر کوشآداسي (Kusadasi) آماده لنگر گرفتن شد. اين تاخير بهاندازهاي قابلتوجه نبود که لازم باشد از پيش اطلاع دهند، فقط لنگر گرفتن کشتي چنددقيقه ديرتر از موعد انجام شد. پس از آن، کار تخليه و نظافت کشتي انجام شد و متصدي خدمات جانبي تور با دريافت پيغام آمادگي، مسافران را به سمت کشتي راهنمايي کرد. با عبور از پل عرشه وارد کشتي شديم و چند تن از خدمه را ديديم که منتظر ورود مسافران بودند و دوست داشتند با ما عکس بگيرند. در مسير حرکت بهسوي نقطهي سوارشدن کشتي، با ديدن فروشگاه قهوه معروف استارباکس (Starbucks) خوشحال شديم که البته آن موقع تعطيل بود. موضوع تعجببرانگيز براي ما اين بود که اين قهوهسرا از ساعت ? صبح به بعد آغاز به کار ميکرد! به نظر شما، اساسا مبناي کار يک قهوهسرا بر اين نيست که صبح زود آغاز به کار کند و نوشيدني صبحگاهي براي مشتريان سرو کند؟!در مسيرمان از چندين کوچه و خيابان عبور کرديم که اين گذرگاهها آرامآرام با آمدن مغازهدارها و جوشوخروش آنها براي فروش اجناسشان شلوغ ميشد. پس از رسيدن به بندر مکث کوتاهي کرديم، در آن هواي خنک صبحگاهي چند نفس عميق کشيدم و ساختمانهايي که در آنسوي اسکله واقعشده بود را تماشا ميکرديم. در بندر کوشآداسي (Kusadasi) در مقايسه با بندرهاي ديگر، فروشندههاي دورهگرد بيشتري ديده ميشدند. همچنين در محدودهي بيرون از دروازهي مرکز خريد، افرادي در مسير مسافران قرار ميگرفتند و از ما سوال ميکردند که نيازي به راهنماي تور داريم، تور گردشگري ميخواهيم و... . اين افراد کمي سماجت به خرج ميدادند، من به راه خودم ادامه دادم تا به مرکز اطلاعات که در آنسوي خيابان قرار داشت رسيدم. مرکز اطلاعات هم متاسفانه در آن روز تعطيل بود و اين موضوع مخصوصا مالکان قايقهاي تفريحي را آزردهخاطر کرده بود، زيرا اين مرکز ميتوانست کمي به آنها کمک کند. از قبل يک خودروي کرايهاي براي اين نقطه از مسير تدارک ديده بوديم و ازآنجاييکه بنگاه خودروي کرايهاي کمي دورتر از محل توقفمان بود، طبق وعده قبلي قرار شد خودرو بدون پرداخت هزينهي اضافي، در همين محل تحويل داده شود. در مدتي که منتظر رسيدن خودرو بوديم مجبور شديم محل استقرار تورهاي مختلف را به مسافران تازهوارد نشان دهيم. مشخصات اين تورها براي ما به راحتي قابلتشخيص بود، اما مسافراني که تازه از قايق پياده ميشدند احتمالا به دليل ازدحام تورها در يک محل نميتوانستند در نگاه اول آنها را بشناسند. در آن مکان يک خانوادهي چهارنفره که خوانندگان مذهبي بودند نيز در کنار ما حضور داشتند و مدت زيادي طول نکشيد که يک خودروي کرايهاي از راه رسيد. اين خودروي ون ظرفيت کافي براي سوارکردن هر دو خانواده را نداشت و از اين رو همسر من باسخاوت از خانوادهي خوانندگان مذهبي خواست که با آن بروند تا ما با خودروي بعدي به مسيرمان ادامه دهيم. آنها از اين بابت خيلي تشکر کردند، زيرا طبق قرارشان بايد زودتر از ساير مسافران در کشتي حاضر ميشدند. يک خودروي کرايهاي ديگر از راه رسيد و ما اميدوار شديم که بتوانيم سوار شويم. در بنگاه، حسابکتاب مربوط به اجارهي خودرو کمي طولاني شد و درنهايت براي يک روز اجارهي خودرو، به ازاي هر نفر ?? دلار پرداخت کرديم. برخلاف نظر بسياري از افراد، در ترکيه اتباع خارجي براي اجارهي خودرو نيازي به گواهينامهي بينالمللي ندارند و با گواهينامهي معتبر هر کشوري مجاز به رانندگي هستند. صبح روز بعد برنامهي سفر فشردهي ما بدين شکل آغاز شد که راهنماي تور مسافران را براي بازديد به مکاني معروف به نام خانهي مريم (Meryemana) برد. اين خانه در بالاترين نقطهي کوه Koressos واقعشده بود. رانندگي لذتبخش در مسير اين خانه چندان طول نکشيد (حدودا بيستوپنج دقيقه) و در راه مه زيبايي درههاي منتهي به جاده کوهستاني را پوشانده بود. بهجز چند اتوبوس بزرگ مخصوص تورهاي گردشگري و تعدادي تاکسي، خودروي ديگري بهندرت در جاده ديده ميشد. ما در خلال مسير از کنار شهر باستاني افس (Ephesus) عبور کرديم. بسياري از اتوبوسهاي گردشگري در اين نقطه توقف کرده بودند. اين شهر نمونهاي از مراکز تجاري عصر باستان را در اين نقطه به نمايش درآورده و امروزه يکي از توقفگاههاي مهم گردشگري است. ما هم برنامهريزي کرديم که پس از اولين توقفمان در کنار خانهي مريم از اين شهر بازديد کنيم. اوايل سدهي نوزدهم ميلادي يک راهبهي کاتوليک در آلمان به نام آنه کترين امريچ (Ann Catherine Emmerich) زماني که در بستر بيماري افتاده بود، در عالم رويا صحنههايي از زندگي حضرت مسيح (ع) و مادرش حضرت مريم (ع) را مشاهده کرد.