کاريابي در کانادا آسان نيست. مهاجران، براي کاريابي در کانادا با مشکلات متفاوتي مواجه مي شوند. موارد زير ريشه بسياري از مشکلات کاريابي است.
عدم تسلط به زبان هاي رسمي اين کشور (انگليسي، فرانسه، يا هر دو بسته به نوع کار و استان محل اقامت)
نداشتن تخصص لازم و يا عدم انطباق تخصص با استانداردهاي تعريف شده در کانادا
عدم اعتماد کارفرمايان به کساني که تجربه کار کانادايي ندارند و يا تجربه کانادايي آنها محدود است
آشنا نبودن با روش هاي کاريابي، نوشتن سوابق کاري (رزومه Resume) و يا مصاحبه کاري
کمبود اعتماد به نفس
بد شانسي
عدم تسلط به زبان هاي رسمي
پيش از اين بارها و بارها به اهميت تسلط به زبان هاي رسمي کانادا تاکيد کرده ام. براي اطلاعات بيشتر در اين خصوص به نوشته هاي زير مراجعه فرماييد.
اهميت دانستن زبان رسمي کانادا پيش از ورود به اين کشور
زبان انگليسي براي مهاجرت به کانادا
زبان فرانسه براي مهاجرت به کانادا
رابطه نمره آيلتس و امتياز زبان براي مهاجرت به کانادا
رمز موفقيت مهاجر
تخصص و استاندارد
براي مهندسان ما يکي از مشکلات بزرگ اين است که خيلي از شرکت هاي کانادايي با استاندارد آمريکايي يا Imperial کار مي کنند. به عبارت ديگر علي رقم آنکه استاندارد رسمي کانادا متريک SI است، در بسياري از کارها استانداردهاي غير متريک استفاده مي شوند. عادت کردن به استفاده از اينچ و فوت به جاي متر و پوند lb به جاي کيلوگرم، يا psi به جاي پاسکال و امثال آن کمي مشکل است. بخصوص اينکه ممکن است ما اين واحدها را بشناسيم ولي بعضا درک احساسي خوبي از آنها نداشته باشيم. اين خود يکي از موانع استخدام براي عزيزان مهندس و تکنسين ما مي شود.
مشکل استانداردهاي کاري فقط به واحدهاي اندازه گيري ختم نمي شود. تفاوت در مسايل زير را مي توان در دسته استانداردهاي کاري قرار داد.
قوانين حاکم
روابط اداري
روش هاي حسابداري
روش هاي مديريتي
روش پرداخت حقوق و مزاياي شغلي
تساوي بين حقوق زنان و مردان در محيط کار
…
گرچه خيلي از اينها پس از استخدام نمود مي کنند ولي به خاطر داشته باشيد که همين مسايل ممکن است منجر به از دست دادن کار در سه ماهه اول استخدام که سه ماه آزمايشي است بشود، يا آنکه هنگام مصاحبه در اين خصوص سوالاتي پرسيده شود که از عهده پاسخ گويي مناسب آنها بر نياييد.
نکته ديگر تخصص است. در کانادا حتي براي کارهاي خيلي معمولي مثل فروشندگي Sales، کارهاي فني منازل Handyman و امثال آن نياز به گذراندن دوره و گاه گرفتن مدارک خاص و عضويت در انجمن هاي معين است. حال تصور کنيد که براي کارهاي تخصصي تر از چه مراحلي بايد گذشت. شايد شما در کشور خود متخصص محسوب شويد ولي در اينجا به دليل کسري مدارک و يا عضويت ها از يافتن کار دلخواه خود محروم شويد. در بعضي کارها هم که کانادا بسيار پيشرفته است مثل صنايع خودروسازي يا نرم افزار. بديهي است رقابت با متخصصان اين رشته ها در کانادا کار آساني نيست.
عدم اعتماد کارفرمايان
تصور بفرماييد که نياز به استخدام يک منشي داريد. از ميان کساني که براي اين کار تقاضاي کار کرده اند يک نفر چيني هم به مصاحبه دعوت مي کنيد. وي به سختي فارسي صحبت مي کند و تا امروز هيچ نوع تجربه کاري در ايران نداشته است. چقدر به اين فرد اعتماد مي کنيد و حاضر به استخدام وي هستيد. همين وضعيت در مورد کارفرمايان کانادايي برقرار است. آنها ترجيح مي دهند کسي را استخدام کنند که قبلا جواب خود را در بازار کانادا پس داده است. معمولا هنگام استخدام از شما سه نفر يا بيشتر معرف مي خواهند. کارفرمايان ترجيح مي دهند که اين افراد ساکن کانادا باشند و با شما رابطه اي تجاري، کاري داشته باشند. اگر شما تجربه کار در کانادا نداشته باشيد به سختي مي توانيد معرف معتبر ساکن کانادا معرفي کنيد. اين ها متاسفانه موانعي است که بر سر راه يک تازه وارد به کانادا وجود دارد.
نکته ديگر اينکه گرچه قوانين کانادايي هر گونه فرق گذاشتن به خاطر مليت را ممنون مي کنند [لينک] ولي همچنان برخي از کارفرمايان شما را به خاطر متفاوت بودنتان در مرتبه پايين تري قرار مي دهند.
عدم آشنايي با روش هاي صحيح کاريابي
براي کاريابي در کانادا بايد از روش هاي صحيح آن وارد شويد. بهترين روش کاريابي در اصطلاح Networking است که خيلي شبيه پارتي بازي خودمان است. Networking يعني اينکه فردي آشنا با کارفرما شما را براي کار معرفي کند. براي ايجاد Networking بايد قدم هاي جدي برداريد. در اين خصوص در آينده توضيحات مفصلي خواهم داد.
در کنار Networking آشنايي با تکنيک هاي صحيح رزومه نويسي و همين طور مصاحبه هاي شغلي نقش بسزايي بازي مي کند. نگارنده هر دو شغل اول کانادايي خود را از همين روش ها و بدون داشتن آشنا و يا Networking به دست آورد. در حال حاضر من نمونه هايي از رزومه هاي قابل قبول کانادايي را منتشر کرده ام [لينک]. در آينده در اين خصوص باز هم خواهم نوشت. بخصوص لازم است شما را با تکنيک هاي مصاحبه آشنا کنم.
عدم اعتماد به نفس
امان از اين اعتماد به نفس. اگر اعتماد به نفس نداشته باشيد، همه کارها خراب مي شود. شايد شما متخصص کم نظيري باشيد اما اگر اعتماد به نفس نداشته باشيد همه کارها را هنگام مصاحبه خراب مي کنيد. اگر موقع مصاحبه يا بعد از استخدام خود با اعتماد به نفس صحبت و تصميم گيري نکنيد دچار مشکل مي شويد و ممکن است يک فرصت شغلي خوب را از دست بدهيد. اين مشکل بيش از هر چيز نياز به تقويت روحي دارد. در آينده سعي مي کنم در اين خصوص بيشتر بنويسم . بديهي است منابع بهتر از نوشته هاي من، کتاب ها و وبسايت هاي روانشناسي هستند.